توضیحات
شهرنشینی و شهرگرایی در ایران
شهرنشینی و شهرگرایی در ایران
به طور كلي جمعيت كشور ايران را ميتوان به سه نوع جامعه تقسيم كرد: جامعه عشايري جامعه روستايي و جامعه شهري. هر كدام از جوامع مزبور داراي خصوصياتي خاص است. عشايربه گروهي از مردم گفته ميشود كه به شيوهاي خاص زندگي ميكنند و به توليدات دامي ميپردازند، به عبارت ديگر به بخشي از معيشت شباني و شبانكاري دارند و كوچ نشين و چاردنشيني هستند.
در ايران روستات به محل يا مكاني كفته ميشوئد كه داراي جمعيتي محدود است و بيشترمردم آن به امور كشاورزي (سنتي، نيمه سنتي و صنعتي) ميپردازند و درآمد آنان از طريق كشاورزي حاصل ميشود.
شهري شدن، يك تحول سياسي و پويا و تغيير اجتماعي مهم محسوب ميشود كه نهادهاي اجتماعي را دگرگون ميكند. بنياد
شهرهاي نوين (مدرن) در اروپا از دورهي انقلاب صنعتي گذاشته شد. با مهاجرت از روستا به شهر و از ميان رفتن نظام فئودالي، كمكم شهرهاي بزرگ در غرب گسترش يافت.
بررسي موجود نشان دهنده كه رشد شهرنشيني در بسياري از كشورهاي آسيايي تحت تأثير دو عامل بوده است:
1.رشد درونزا: در رشد درونزا بسياري از شهرهاي آسيايي تحت تأثير عوامل داخلي نظير صنايع دستي و سنتي، ويژگيهاي ساختاري شهري و فعاليتهاي اقتصادي داخلي، رشد پيدا كرده است، مانند شهر كاشان.
2.رشد برونزا: برخي از شهرهاي كشورهاي آسيايي از جمله ايران تحت تأثير عوامل خارجي و برونزا رشد كرده است. براي مثال قبل از انقلاب اسلامي شهر آبادان تحت تأثير عوامل خارجي از جمله نفت و ارتباط اين شهر با مادر شهرهاي (متروپل) كشورهاي توسعه يافته، رشد و گسترش يافت.
3.در آسيا جريان شهري شدن متفاوت از اروپا بود، بنابراين شهري شدن آسيا با سرعت بيشتري اتفاق افتاد. «در طول قرن 19 جمعيت شهري اروپا از 5/5 ميليون نفر به 48 ميليون نفر رسيد، ولي در آسيا از سال 1900 تا 1950 از 5/19 ميليون نفر به 105 ميليون نفر بالغ شد، يعني حدود 89 ميليون نفر در عرض 50 سال اضافه شد، بنابراين تدريجي بودن اين جريان در اروپا همگام با تحولات اقتصادي و اجتماعي به وجود آمد، اما در آسيا مهاجرت به شهر، اغلب به علت فقر و اضمحلال شيوهي توليد روستايي و جذابيت شهرها انجام گرفت.»
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.